از عشق تو در روح و روانم درد است ای ماه! همیشه در جهانم درد است ای وای که آرام ندارد رگ من بی لمس تنت در ضربانم درد است شاعر: مهدی ملکی الف سخته واسم...
برچسب : نویسنده : mahdimaleki بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 16:58
تا به کی در شهر من طوفان شود با حسرتت
کوچههایم غرق در باران شود با حسرتت
باش تا دریای من غمگین نباشد تا ابد
قصد کردی ساحلم ویران شود با حسرتت
باز امشب داغ عشقت خانه را دلگیر کرد
تا به کی کاشانهام زندان شود با حسرتت
چشمهایم بی تو اقیانوس دلتنگی شدند
گریهام باید که بی پایان شود با حسرتت
بی گمان رفتی که در شبهای پر اندوه شهر
شاعرت پیوسته سرگردان شود با حسرتت
شاعر: مهدی ملکی الف
برچسب : نویسنده : mahdimaleki بازدید : 127 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 16:58
با نفسهایت شبی شیدا شدم بانوی من
با تو دائم غرق در رویا شدم بانوی من
واژهام یک عمر بی چشمان مستت جان نداشت
در غزلها با تو پر معنا شدم بانوی من
لمس دستت موج قلبم را خروشان میکند
آخرش بر ساحلت دریا شدم بانوی من
قصد کردی شهر کنعان تا ابد روشن شود
ناگهان با بودنت بینا شدم بانوی من
عشق را یکباره جاری کردهای در شاعرت
با نفسهایت شبی شیدا شدم بانوی من
شاعر: مهدی ملکی الف
برچسب : نویسنده : mahdimaleki بازدید : 127 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 16:58